کم رنگ شدن زیباترین صفت عالم دروغی که دیگر دروغ نیست!
کم رنگ شدن زیباترین صفت عالم دروغی که دیگر دروغ نیست!
پديده رفتاري دروغگويي رويه ایست كه با وجود نهي شديد آن در دين مبين اسلام متاسفانه دامن گير جامعه اسلامي ما نيز شده است.

به گزارش خبرنگار همدان تیتر، دروغگویی رویه ای که جمعی از اقشار جامعه ما را از بازار تا مدارس دامن گیر خود کرده است که البته شاید خود به طور مستقیم در شکل گیری این پدیده رفتاری نقش نداشته باشند بلکه مجموعه عوامل رفتاری درجامعه باعث شکل گیری آن شده است به طوری که بین بسیاری قبح انجام این کار شکسته شده وسبب کاهش اعتماد عمومی گردیده است.

همه ما در طول روز با افرادی بر خورد می کنیم که به طور مکرر وبسیار راحت از قسم به نام خدای متعال ویا ائمه اطهار استفاده می کنند به گونه ای که در اثر تکرار این عمل نوعی ذهنیت بد در فرد مقابل خود در خصوص صحت سخنان خویش ایجاد می نمایند.

جامعه شناسان در خصوص علت شکل گیری این رویداد اجتماعی معتقدند دروغگویی با هدف گمراه کردن طرف مقابل ورسیدن به اهداف فردی روی می دهد که نشان دهنده عدم احساس امنیت واغتشاش درونی ونیاز عاطفی در فرد است.

به طور کلی کودکان در اثر رفتاری که با آنان صورت می پذیرد این باز خورد را از خود نشان می دهند وآنچه تحقیقات روانشناسان نشان داده می توانند از سه سالگی کلمات غیر واقعی را به زبان بیاورند گرچه ممکن است از مفهوم آن آگاهی لازم را نداشته باشند.

باید توجه کرد که پدر مادر نقش بسزایی درتربیت وشکل دهی به شخصیت فرزند را برعهده دارند که البته باید به سخنانی که به فرزندان خود می گویند توجه بسیاری  نمایند چرا که فرزندان ما همچون بوم نقاشی هستند که ما به آنان رنگ ولعاب می دهیم.

اما پس از کانون خانواده که مهم ترین نقش را در این بین بازی می کند مدارس وارتباطات اجتماعی که فرد در ادامه زندگی خود با آن رو بروست نیز نقش موثری در شکل گیری این صفت فردی ایفا می کنند.

یک پژوهشگر دینی دروغ گویی را یک رذیله اخلاقی می داند در این خصوص گفت: همه ادیان الهی دروغگویی را تقبیح کرده اند ودر اسلام نیز این کاراز گناهان کبیره محسوب می شود.

حجت السلام علی امامی فربه علل دروغگویی درفرد اشاره وبیان داشت: آگاه نبودن به قبح واقعی دروغ وواقف نبودن به آثار خطرناک اوخروی ودنیوی آن یکی از مهم ترین عوامل دروغگویی درافراد است.

وی ادامه داد:دروغگویی جامعه را دچار بحران می کند وزمینه را برای بسیاری از دیگر گناهان آماده می سازد.

وی با اشاره به سخن امیرالمونین در خصوص برنگذیدن دروغگو به عنوان دوست ابراز داشت:دروغگو دور را به شما نزدیک می کند ونزدیک را برای شما دور می سازد.

وی ابرازداشت:رواج دروغگویی آرامش را از جامعه وفرد می گیرد ودر نتیجه اعتماد عمومی را درسطح جامعه کاهش می دهد ودیگر شخصی به دیگری اعتمادی نخواهد داشت.

وی با اشاره به اینکه دروغ گفتن باعث ایجاد بحران فکری برای فرد می شود تصریح کرد: دروغگو منافع زود هنگام را تنها می بیند ودر واقع غیر از این نیز انگیزه ای برای انجام این عمل ندارد.

امامی فر حرص وطمع را یکی دیگر از عوامل دروغ گفتن برشمرد واظهار داشت: شهوات دنیایی از جمله پول پرستی و ریا ست طلبی باعث می شود انسان برای رسیدن به اهداف شیطانی خود روی به این عمل بیاورد.

وی خاطر نشان ساخت: دروغ گفتن را می توان یک سیاست تعریف کردکه البته ماکیاولی درکتاب شهریاران خود نیز دروغگویی را برای حاکمان مجاز برشمرده است.

وی بااشاره به پاسخ امام علی درمورد زیرکی در مقابل معاویه ابراز داشت:ایشان به دنبال ریاست کردن نبودند اما معاویه به دنبال ریاست طلبی بود به طوری که امام تاکید می کند اگردرغگویی زشت نبود من از معاویه زیرک تر بودم.

وی تاکید کرد: البته نباید برداشت شود که با دروغگویی می توان اسرار مملکت راحفظ کرد بلکه این کار می تواند مشکلاتی ایجاد کند که در این خصوص واجب نیست راست هم بگوییم.

این روحانی با اشاره به خطبه ۲۱۰ نهج البلاغه که حضرت علی در آن مردم را تابعان حکومت بیان می کند گفت: مسوولان مسئولیت بسیار سنگینی را عهده دار هستند چرا که اگر مردم مشاهده کنند که حاکمان فاسقی دارند آنان نیزبه دنبال مال اندوزی می روند.

وی از مسوولان درخواست کرد با مردم صادق باشند و تاکید کرد: مهم ترین عامل درغگویی ترس فرد است.

وی در این خصوص گفت: عامل ایجاد ترس مختلف است اما  یکی از آن می تواند تربیت پدر ومادر باشد که با رفتار خشونت آمیز وتنبیه باعث دروغگو پرورش دادن فرزن می شوند.

وی گفت: اگر کودکان ما ببیندکه پدرمادر به راحتی به یکدیگر دروغ می گوید نباید انتظار داشت که او نیز به پدرو مادر حرف راست بزند.

امامی فرکه دروغ را یک نفاق بر می شمرد تصریح کرد:وجود نفاق درجامعه اسلامی نشان دهنده سلامت آن است .

وی ادامه داد: در جامعه که کفارحاکم باشد همه  یک رو دارند  اما وقتی حکومت دردست مومنین باشد کافر کفر خودش را پنهان خواهند کرد.

وی با اشاره به اینکه درجامعه ای که کفارحاکم هستند مومنین موظف به تقیه می باشند ابراز داشت:نباید از دروغ مصلحتی  نیزاین برداشت صورت پذیردکه می توانیم همه جا برای به دست آوردن منافعی شخصی دروغ بگویم.

وی ادامه داد:انسان گاهی بین دو امر واجب  وواجب تر قرار می گیرد که باید واجب تر را مهم تر بداند وعمل کند.

این پژوهشگر دینی با اشاره به سخن پیامبر در خصوص مجوز دروغ گفتن ابراز داشت: ایشان تنها دروغگویی درزمان جنگ  ودرجهت پنهان کاری از دشمن، اصلاح رابطه بین دو فرد  وهمچنین به زنان این مجوز را صادر کرده اند.

وی در خصوص دروغ مصلحتی به زنان  گفت: اگر گفتن مسائل باعث آشفتگی روحی آنان شود ما حق نداریم این مسائل را با آنان مطرح کنیم.

وی که جامعه ایرانی را از گذشته دچار این ناهنجاری اجتماعی می داند تصریح کرد:یکی از عوامل  رشد دروغگویی وجود حکومت های  استبدادی است .

یک کارشناس روان‌شناسی و رفتارشناسی نیز در خصوص  شخصیت درغگویان می گوید: انگیزه‌های دروغگویی افراد با یکدیگر متفاوت است؛ اما شباهت عمده بین افرادی که زیاد دروغ می‌گویند، ضعف شخصیتی آنهاست.

حیبی بیان کرد: ما امروزه با انبوه افرادی مواجه هستیم که احساس می‌کنند به اندازه کافی قوی یا خوشبخت نیستند، مثلا در محیط‌های مجازی شاهد هستیم افراد با هویت‌های غیرواقعی تلاش می‌کنند نسبت به جایگاه اجتماعی و توانایی‌های واقعی‌شان دروغ بگویند.

این کارشناس رفتارشناسی بر این باور است که اگر ضعف شخصیت افراد دروغگو را درمان کنیم، دروغگویی آنها را هم درمان خواهیم کرد.

حبیبی خاطرنشان ساخت: خیلی از افراد بدون آن که منفعتی عینی از دروغگویی حاصلشان شود، دروغ می‌گویند و داستان دروغگویی آنها با افرادی که با دروغگویی، دیگران را اغفال می‌کنند و سود سرشاری می‌برند متفاوت است؛ در واقع معتقدم اگر دروغگویی بر اثر عادت یا از سر کمبود توجه باشد، اینجا روان‌شناس باید با بالا بردن اعتماد به نفس فرد دروغگو او را کمک کند، اما اگر دروغگویی به منظور کلاهبرداری و اغفال باشد، اینجا باید با سیستم تنبیه، مانع گسترش دروغگویی شد.

حبیبی درخصوص فرهنگ تعارف و رابطه آن با دروغ می‌گوید: از همان بدو تولد، اغلب خانواده‌های ایرانی به ما می‌آموزند احساس و عواطف خود را در پوشش تعارف کتمان کنیم و ما هم نه‌تنها در کودکی، که در مراحل مختلف زندگی می‌آموزیم با تعارف زندگی کنیم؛ بحث دروغ هم خارج از این موضوع نیست، یعنی خیلی اوقات ما به دلیل تعارف و قرار گرفتن در معذورات اخلاقی، مجبور به دروغگویی می‌شویم.

این روان‌شناس تصریح کرد: تعارف باعث می‌شود ما بخشی از خواسته‌های قلبی‌مان را پنهان کنیم یا این خواسته‌ها را وارونه جلوه دهیم، مثلا بارها پیش آمده است از یک نوع غذا، یک رنگ یا یک لباس خاص بیزار بوده‌ایم، اما به خاطر همین مساله تعارف، مجبور شده‌ایم به دروغ بگوییم از این غذا یا از انجام این کار لذت می‌بریم.

وی تاکید کرد: بخش تکان‌دهنده قضیه اینجاست که وقتی شما خودتان هستید و بدون تعارف رفتار می‌کنید و دروغ نمی‌گویید، جامعه از کنش‌های شما غافلگیر می‌شود و حتی احتمال دارد به دلیل صادق بودن، از جمع‌های دوستانه کنار گذاشته شوید. در هر حال، اگر به تاریخ جوامع توسعه یافته نگاهی گذرا بیندازیم، براحتی می‌بینیم در این کشورها، همواره برای توسعه اقتصادی و پیشرفت‌های مدنی، از مسائل فرهنگی بهره‌ برده‌اند؛ یعنی برای اصلاح امور مادی کشور، ابتدا امور فرهنگی جامعه را سامان بخشیده‌اند و بی‌گمان این فرآیند اصلاح در کشور ما نیز می‌تواند مسیر توسعه را هموارتر کند.

رفتاروعملکرد حکومت ها نیز نقش به سزایی در پرورش اجتماعی مردم دارد به طوری که اگر مردم جامعه رفتار وگفتار بزرگان خود را متناقص  احساس کنند آنان نیز دربرابرپذیرش بخشی از ساختارها مقاومت می نمایند به طور نمونه اگرحکومتی مردم را ساده زیستی دعوت کند اما خود این رفتار راعملی نسازد مردم نیز به سوی تجمل گرایی کشیده خواهند شد .

اکثریت جامعه شناسان معتقدند که پایه صفت دروغگویی در دوران کودکی فرد نقش وپایه ریزی می شود واز این رو نقش خانواده بسیار اساسی ومهم است.

روانشناسان توصیه می کنند که هرگز به کودک صفت دروغگو اطلاق نشود چرا که دررفتارآینده فرد وشخصیت اوتاثیر گذار خواهد بود وهرگز نباید کودکان را به دلیل راست گفتن در مورد اشتباه خود مورد تنبیه قرار داد چرا که این پاسخ ما به کودک باعث می شود در آینده برای دور ماندن از مجازات به دروغ گفتن روی بیاورد.

جهت نهادینه کردن صفت زیبای راستگویی در ذهن کودکان نیز می توان آنان را به خاطر صداقتشان در گفتار مورد تشویق قرار داد.

اما نکته حائز اهمیت این است که نباید دروغگویان در جامعه مورد اقبال وتشویق قرارگیرند که البته  بی توجهی به این رویداد خزنده وآرام می تواند سبب ایجاد ناهنجاری  های دیگر اجتماعی نیز بشود.

همه ما هر روزه شاهد اخباری مبنی بر سو استفاده های کلان اقصادی در بحران ارزی کشور هستیم  که تبعات آن در دیگر رده های اقتصادی باعث وارد شدن ضربات سنگینی به قشرهای کم درآمد جامعه شود ،آیا این پدیده های اجتماعی ریشه ای جز رواج دروغگویی در جامعه دارد؟

از مسوولان انتظار می رود با برخورد با سودجویان ومنعت طلبان زمینه  را برای جلوگیری از صلب اعتماد عمومی درجامعه  را فراهم نمایند،چرا که در غیرتوجه لازم به نهادینه شدن این پدیده در اجتماع باید هزینه های بسیار بالایی دررشد ناهنجاری های اجتماعی – فرهنگی پرداخت نماییم.

گزارش از بهنام نادری فصیح

انتهای پیام/